فرهاد سپیدفکر

  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس

نویسنده -فرهاد سپیدفکر

  • شعرهای من

بخاری‌ها سرما خورده اند

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

بخاری‌ها سرما خورده اند درها را بگشایید پنجره‌ها را بگشایید تا خانه‌ها کمی گرم شوند

ادامه مطلب

  • شعرهای من

آخرین بازمانده از نسل ِ کفش‌دوزک‌ها

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

کفش‌دوزک ِ قرمز ِ کوچکی که در سینه داشتم دیگر بزرگ شده به دنبال ِ گلی می‌گردد چه‌گونه به او بگویم که گل‌ها رفته اند از این...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

در چهارراه ِ گزینش

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

در چهارراه ِ گزینش با دست و روی ِ کثیف از هر سو دسته گل می‌درازند از خود نمی­‌توانم دور کنم این فکرهای ِ کودکانه‌ی ِخیابانی...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

باز باید بیاندازم سطل ِ غمی

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

باز آن لحظه آمد در نگاه ِ دل‌ام باز باید بگریم با آه ِ دل‌ام باز باید بیاندازم سطل ِ غمی بلکه آبی بجوشد از چاه ِ دل‌ام

ادامه مطلب

  • شعرهای من

لب­‌خند را

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

همه چیز را از همه کس می‌­توان دریغ داشت امّا یک چیز را از یک نفر نمی‌­توان: لب­‌خند را نه از آن­ که دوست اش داری که از آن­ که...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

شکنجه­‌ی ِ سفیدی است این اتاق

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

دیوارها چه خاموش اند به اندازه‌ی ِ قاب ِ عکس ِ کوچکی حتّا حرفی نمی‌­زنند شکنجه­‌ی ِ سفیدی است این اتاق آن قدر که دل‌ام تنگ...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

صندلی­ ِ چوب­ی ِ اتاق ِ من

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

صندلی­ ِ چوب­ی ِ اتاق ِ من درخت ِ متروکه‌­ای­ است که دیگر برای‌اش فرقی نمی­‌کند کدام فصل ِ سال باشد … تا من چای را آماده...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

دامن ِ چین‌­چین ِ زنی

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

ساق­‌های ِ شیشه‌­ای‌اش را باز می­‌کنم از هم و در راه­‌روی ِ نقره‌­ای­‌اش قدم می‌­زند نگاه‌ام برای ِ من پرده­‌ی ِ...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

می­‌بینم: نمی‌بینم

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

پشت ِ پنجره نشسته­ ام و هر بار پرده را کنار می زنم، می­‌بینم: نمی‌بینم

ادامه مطلب

  • شعرهای من

تلفن خمیازه می­‌کشد

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

تلفن خمیازه می­‌کشد حوصله‌ا­ش سر رفته از این همه چشم-به-راهی ِ من تو هم که زنگ نمی‌­زنی تا به او بگویم: «دیدی؟!»

ادامه مطلب

قبلی 1 … 22 23 24 25 26 … 40 بعدی
Copyright © 2025. Created by Meks. Powered by WordPress.
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس
  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus