فرهاد سپیدفکر

  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس

دسته بندی -شعر و ادب

  • شعرهای من

شگفتا شگفتا شگفتا

فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

تو با خود می‌خندی و من در خود می‌گریم شگفتا شگفتا شگفتا که همان که می‌گریاند مرا می‌خنداند تو را شگفتا از چنین فرگشتی: میمون...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

پای ِ نیمکت‌ها

فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

از بالا به پارک به نیمکت‌های ِ خالی می‌نگرم و به آن تک‌نیمکت که پر است از تن ِ پسر و دختری که حلقه بسته اند به دور ِ هم درختان...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

حالا در چه حال ای؟

فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

حالا در چه حال ای؟ حالا که دیگر گذشته‌ها گذشته اند حالا که آینده‌ها هنوز نیآمده اند حالا در چه حال ای؟ با من حرف بزن از حال و...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

کوش و جوش

فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

هیچ» که هیچ «همه» حتّا نمی‌ارزد با این همه کوش و جوش بی هیچ کوششی شاید شاید که بیارزد هر-همه-باشی

ادامه مطلب

  • شعرهای من

ببارید ابرهای ِ سیاه!

فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

کی از من دست بر می‌دارید؟ کی می‌پذیرید این جهان را؟ دیگران را؟ مرا؟ ببارید ابرهای ِ سیاه! ببارید بر سر ِ من حرف‌های‌تان...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

همین که همین

فروردین ۲۸, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

دروازه‌های ِ عشق به روی ِ ما بسته شد همین که حرف زدیم همین که شعله کشیدیم همین که همین بیا که خاموش شویم بیا دوباره خاکستر...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

با من حرف بزن!

فروردین ۲۷, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

کجا دیده بودم تو را که از میان ِ صدها تن در برابر ِ تو ایستادند ناگهان چشم‌های‌ام؟ در برابر ِ تو ایستادند صدها من تو که تنها...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

سگ ِ ول‌گرد

فروردین ۲۷, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

نترس! نترس! سگ ِ ول‌گرد ِ از-من-ترسیده! نترس! بنشین همان جا که ترسیدی نترس که من هم ترسیده ام از ناگهان برخاستن ِ تو از ترس ِ تو از...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

مردینه‌زنی

فروردین ۲۷, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

من ام مردی آواره از جنس ِ آب‌ها و دریاها در جست‌وجوی ِ زنی از جنس ِ سنگ‌ها و کوه‌ها زنی که دوست داشته باشد تن‌ام را زنی که تن...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

کوه ِ یخ

فروردین ۲۷, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

جنگ که آغاز می‌شود خاک‌ها و سنگ‌های ِ جهان همه آب می‌شوند دریا و مه همه جا را می‌گیرد از شهرها صدای ِ سوت بلند...

ادامه مطلب

1 2 3 … 33 بعدی
Copyright © 2025. Created by Meks. Powered by WordPress.
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس
  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus