پند ِ سودمند ِ ۱۰
رحمانیت داشته باشید
[توضیح ِ ترجمنده: نویسنده از واژهی ِ عبری ِ راخمانس در این فصل بهره برده است و در آغاز ِ فصل یک پاراگراف به توضیح ِ چهگونهگی ِ تلفّظ ِ آن در انگلیسی پرداخته است. من از برابرنهادهی ِ «رحمان» و «رحمانیت» در دین ِ اسلام و زبان ِ عربی برای ِ این واژه بهره برده ام و از آن جا که این واژهی ِ عربی-اسلامی برای ِ خوانندهی ِ فارسیزبان آشنا است و حتّا هماکنون هم در فرهنگ ِ کوچه و بازار همخانوادههای ِ این واژه در زبان ِ مردم به آسانی به کار میرود، مثلاً «رحم داشته باشید»، بنابراین از ترجمه و آوردن ِ آن یک پاراگراف خودداریدم. در یکی دو پاراگراف ِ آینده هم هر جا از واژهی ِ «رحمانیت» بهره میگیرم به عنوان ِ برابرنهادهی ِ راخمانس است و به دلیل ِ وفاداری به اصل ِ جمله ترکیب ِ معنایی ِ آن را تغییر نمیدهم وگرنه همه میدانیم که مثلاً جملهی ِ «رحمانیت واژهای عبری است» بیرون از این متن بیمعنا است.]رحمانیت واژهای از زبان ِ ییدیش است که ریشهاش از واژهای عبری برای ِ «بخشش» است. این واژه چنان که در ییدیش به کار می رود، یعنی بخشش در معنای ِ مهربانی، نه در معنای ِ آسانگیری (مثلاً، «خداوند بر گناهکاران بخشنده است»). هنگامی که شما بر کسی رحمانیت دارید ستایش ِ ژرفی از رنج ِ او دارید. پس، رحمانیت گونهای از احساس نیست بلکه گونهای از فهم است.
بنابراین هنگامی که از شما میخواهم که بر همسرتان رحمانیت داشته باشید خواستهام از شما این است که فهم ِ ژرفی از رنج ِ او داشته باشید. شاید بپرسید «چه رنجی؟». حق با شما است. قیافهی ِ همسرتان همانند ِ کسی نیست که دارد رنج میکشد، او که همین حالا کنار ِ ساحلی در کانکون یا هر جایی که دارید در ماهعسلتان خوش میگذرانید دراز کشیده است و دارد مارگاریتایاش را جرعهجرعه مینوشد.
رنجی که من از آن حرف میزنم همان رنجی است که ما همهگی به دلیل ِ فضیلت ِ انسان بودن و شکنندهگیمان داریم: ما همهگی، در هر زمانی، در تلاش ایم که حسّ ِ امنیت و هموندیمان تعلّقمان، حسّ ِ والایی و خود-باوریمان، و امیدی به آینده را نگهداریم. بدون ِ این منبعهای ِ ذاتی پیش رفتن برای ِ ما دشوار است. بدون ِ اینها، برخی از ما خودمان را میکُشیم.
در جهان ِ سخت و پیچیدهای که خود را ناگهان در آن مییابیم و میبینیم در چنین جایی به دنیا آمده ایم، دسترسی ِ آسان و پیوستهای به این منبعهای ِ ذاتی نداریم. ما باید به سختی بکوشیم تا آنها را نگهداریم، و نگران ِ نگهداشت ِ آنها هستیم. این همان رنجی است که ما همهگی داریم.
همهی ِ ما – از جمله، بااهمیّتتر از همه، آدمهایی که ما را سرخورده، آزرده، و خشمگین میسازند: آن فروشندهی ِ تندخوی ِ فروشگاه، آن رانندهی ِ دیگری که به ما راه نمیدهد که به خطّ ِ دیگر برویم، آن شخص در ادارهی ِ دولتی، بیمارستان، یا شرکت ِ بیمه که میگوید نمیتواند برای ِ دلواپسی ِ فوریمان کمکی به ما برساند، و گویا اصلاً اهمیّتی برایاش ندارد. همهی ِ این آدمها در همان قایقی هستند که ما هستیم، در تلاش برای ِ نگهداشت ِ منبعهای ِ ذاتیشان در زندهگیای سخت و پیچیده. برخی از این آدمها بدجنس اند، بسیاری از آنها نه. آنها دشمن ِ ما نیستند. آنها فقط دارند بهترین کوشششان را انجام میدهند، بهترینشان هر چه که باشد، در جهانی که چنین کاری را آسان نمیسازد.
هنگامی که به این آدمها به عنوان ِ هستیهای ِ انسانی ِ رنجان در حال ِ رنج میاندیشیم، هنگامی که برای ِ یک لحظه هم که شده به این میاندیشیم که به جای ِ آنها زیستن در زندهگیشان چه حال و روزی دارد، هنگامی که به خودمان یادآور میشویم که آنها فقط دارند بهترین کوشششان را انجام میدهند – هنگامی که رحمانیت داریم – برای ِ ما اندکی دشوارتر میشود که به سادهگی از آنها خشمگین و دلخور باشیم. و این خوب است، برای ِ ما و برای ِ آنها، زیرا یاریرسان ِ ما است تا هر دو خود-ارجمندیمان را نگهداریم.
همسرتان هم رنج میکشد، درست مانند ِ شما، درست مانند ِ همهی ِ ما. و همسرتان همیشه دارد بهترین کوششاش را انجام میدهد. شما باید همیشه به یاد داشته باشید که همسرتان دارد به بهترین شکل میکوشد. فراموشی ِ این نکته، هنگامی که همسرمان دارد ما را سرخورده و دلخور میسازد، آسان است. در این لحظهها ما همسرمان را به عنوان ِ دشمنمان، قربانیگرمان، میبینیم، به عنوان ِ کسی که ما را از آن چه بیش از هر چیزی به آن نیازمند ایم ناکام میگذارد. و همهی ِ چیزی که میتوانیم در پاسخ به آن احساس کنیم خشم از او است. در آن لحظهها، ما میدانیم در مورد ِ احساس ِ امنیت و هموندیمان تعلّقمان، حسّ ِ والایی و خودباوریمان، و امیدمان داستان از چه قرار است. داستان ِ زیبایی نیست. و همهی ِ اینها تقصیر ِ او است! ولی اگر بتوانیم مدیریتی داشته باشیم تا به یاد آوریم، حتّا در آن لحظه، که همسرمان درست همانند ِ ما رنج میکشد، و فقط دارد بهترین کوششاش را انجام میدهد، آن گاه میتوانیم خودمان را از چنگ ِ خشممان برهانیم و بپرسیم، «هماکنون در مورد ِ احساس ِ امنیت و هموندی ِ تعلّق ِ همسرمان، حسّ ِ والایی و خودباوری ِ همسرمان، و امید ِ همسرمان به آینده داستان از چه قرار است؟». داشتن ِ رحمانیت بر همسرمان، به یاد آوردن ِ این که او هم یک هستی ِ انسانی ِ رنجان در حال ِ رنج است، یاریبخش ِ ما خواهد بود تا هر دو از خشم بگذریم و به جایی برگردیم که هر دو میخواهیم آن جا باشیم – یاری رساندن به هم برای ِ نگهداشت ِ منبعهای ِ ذاتیمان.
و هنگامی که بتوانید آن کار را انجام دهید آن گاه رحمانیت را به معنای ِ دیگر-اش هم دارید. شما بر همسرتان بخشش دارید. زیرا با این که میشود مهربانی را برای ِ هر کسی داشت، ما در جایگاهی هستیم که بخشش را فقط برای ِ کسی داشته باشیم که سرنوشتاش در دستان ِ ما است. و به معنای ِ بسیار واقعی، سرنوشت ِ همسرتان در تکتک ِ روزها در دستان ِ شما است. زیرا همسرتان عاشق ِ شما است، زیرا شما برای ِ همسرتان بسیار اهمیّت دارید، کنشهای ِ شما قدرت ِ بسیار زیادی برای ِ اثر گذاشتن بر همسرتان به سوی ِ خوشی یا ناخوشی دارد. پس، هنگامی که احساس ِ خشم از همسرتان دارید، بکوشید که یک گام از خشمتان عقب برگردید: به یاد آورید که شما زمان ِ زیادی عاشق ِ این شخص بوده اید. به یاد آورید که این شخص هم رنج میکشد و فقط به بهترین شکل میکوشد – و رحمانیت داشته باشید.
خب همین بود، ده پند ِ کوتاه، ساده، و امیدوار ام، سودمند برای ِ شما تا زناشویی ِ خشنودتری داشته باشید. اگر به راستی آنها را سودمند یافتید، بسیار دوست دارم که از آن بشنوم. اگر نه، باز هم دوست دارم که بشنوم. در هر حال، دوست دارم بشنوم، نقطه و تمام! به آسانی میتوانید از ایمیل ِ زیر با من تماس بگیرید: <samrhamburg@gmail>.
همچنین، زناشوییتان را به شما شادباش میگویم و آرزوی ِ بهترینها را برای ِ شما در زندهگی ِ باهمانهیتان دارم. خوش باشید! زناشویی ِ خشنود شگفتانگیزترین چیز در جهان است.
تهنویسها
۱. پژوهشگری در زمینهی ِ تابآوری در کودکان، آن اس. ماستِن، نام ِ تازهترین مقالهاش در آن موضوع را گذاشت «جادوی ِ عادی» (روانشناس ِ امریکایی، مارس ِ ۲۰۰۱) تا این بوده فکت را برجسته سازد که تابآوری در میان ِ کودکان یک قانون است. شاید به یاد داشته باشید که پس از برافتادن ِ رژیم ِ کمونیستی در رومانی، پرورشگاههای ِ وحشتناکی پیدا شدند که در آنها کودکان از کوتاهی ِ هولناکی رنج میبردند. دکتر ماستن به پژوهشی بازبُرد ارجاع میدهد که این کودکان را پس از پذیرفته شدن به عنوان ِ فرزندخواندهگی پیگیریده است. به یقین میتوان گفت، بیشتر ِ این کودکان هنگامی که مراقبت ِ درستی گرفتند خیلی خوب بالیده توسعه یافته اند.
۲. این موضوع از سوی ِ تِد ال. هوستون، استاد ِ دانشگاه ِ تگزاس، در بررسی ِ بلند-مدّتاش از زوجهای ِ زناشوییده، پروژهی ِ پِیر، یافت شد. شما میتوانید باقی ِ یافتههای ِ این پژوهش ِ بااهمیّت را در وبگاه ِ این پروژه ببینید: <www.utexas.edu/research/pair/index.html>.
۳. این موضوع از سوی ِ جان ام. گاتمن از دانشگاه ِ واشنگتن یافت شد. او به مدّت ِ بیش از یک چارک ِ قرن یک ربع ِ قرن رفتار ِ کشمکشانهی ِ زوجها را به شکل ِ ویدئویی تصویربردارید، و همزمان تپش ِ قلب و دیگر سنجههای ِ فیزیولوژیک ِ آنها را هم پایشید پایش کرد، و سپس آن ویدئوها را دقیقه به دقیقه بررسید و کاوید. شما میتوانید در بارهی ِ یافتههایاش در این زمینه در کتاباش بیشتر بخوانید، «هفت اصل برای ِ موفّقیت در زناشویی».