در برکه‌ی ِ شانه‌های‌ات

در برکه‌ی ِ شانه‌های‌ات
مرغابی‌های ِ مهاجر نشسته‌ اند و
من لاک‌پشت ِ کوچکی که از صخره‌ی ِ موهای‌ات بالا می‌آیم
آرام آرام
تا پرواز را از نگاه ِ تو بیاموزم

پلک‌های‌ات را بگشا
تا بال‌های ِ من پر برآورند از لاک ِ خویش

موج‌های ِ نقره‌ای ما را می‌خوانند
کافی است پلکی زنی
تا هم‌راه شویم با دسته‌ی ِ مهاجران ِ دریا

سروده شده در پنج‌شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۹

درباره‌ی نویسنده

فرهاد سپیدفکر (بامَن)

نمایش همه‌ی مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × دو =