از چشم‌های‌ام حرف می‌بارد

دل‌ام برای ِ آغوش‌ات تنگ است
این که بنشینم
به تماشای‌ات و لب‌خند ببینم
این که بنشانم
بر گونه‌های‌ات
بوسه‌های‌ام را

لحظه‌هایی که از چشم‌های‌ام حرف می‌بارد ولی
حرفی از این دهان بر نمی‌آید

سروده شده در جمعه ۰۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۴۹

درباره‌ی نویسنده

فرهاد سپیدفکر (بامَن)

نمایش همه‌ی مطالب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − ده =