فرهاد سپیدفکر

  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس
  • شعرهای من

ترس ِ از دست دادن

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

گاه آسان‌تر است از دست دادن از ترس ِ از دست دادن ام‌روز می‌ترسم که روزی از دست دهم هر آن چه آورده‌ ام به دست می‌ترسم از آن روز...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

از گذرنامه‌ها می‌گذرم

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

از گذرنامه‌ها می‌گذرم به چشم‌های‌ات می‌رسم که در چهره‌ای بی‌مرز نگران به جهان اند می‌گذرم می‌رسم به قبیله‌ای سبز که در...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

تو که نی‌ستی چرا؟

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

تو که نی‌ستی چرا ماه بیش‌تر می‌درخشد در آسمان ِ شهر؟ بیش‌تر دل می‌برد از چشم‌های ِ من؟ بیش‌تر تنگ می‌شود دل برای ِ...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

من ام آن تکّه سنگ ِ بلند

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

من ام آن آخرین درخت ِ جنگل پیش از آغاز ِ کوهستان من ام آن چشمه‌ای که می‌جوشد بی آن که بداند به ظرف ِ که می‌سپارد آب و جان ِ خویش...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

ایستاده‌ ام میان ِ هیچ

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

تکلیف ِ چشم‌های‌ام روشن نی‌ست این آفتاب ِ پشت ِ مه است یا ماه ِ پشت ِ ابر؟ ایستاده‌ ام میان ِ هیچ هیچی که چون سپاه ِ مه سرزمین...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

این بار در سیّاره‌ای دیگر

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

نشسته‌ ام خیره به ماه ِ چهارده چو آتش ِ هیزم میان ِ سنگ‌ها زبانه می‌کشم هر دم از یک سو چو شعله‌ی ِ کوتاه‌دامنی در واپسین...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

گرفتار در سیم‌های ِ برق

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

باد ناتوان می‌کشد بال ِ بادبادکی را گرفتار در سیم‌های ِ برق گنجشک‌های ِ بی‌خبر از شاخه‌ای به شاخه‌ای...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

بی تو من چه خواهم کرد؟

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

بی تو من چه خواهم کرد؟ منی که روزها سر به شانه‌ات گذاشته بودم منی که جاده‌ها را با تو پیموده بودم

ادامه مطلب

  • شعرهای من

گنجشکی روی ِ تکّه‌ای سنگ

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

گنجشکی روی ِ تکّه‌ای سنگ دم می‌تکاند جیک می‌زند دل می‌برد از من

ادامه مطلب

  • شعرهای من

۱۱ سپتامبری به پا می‌شود از راه رفتن‌ات

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

در چشم‌های ِ پر از غرور ِ این جهان راه می‌روی و هر بار ۱۱ سپتامبری به پا می‌شود از راه رفتن‌ات بن‌لادنی است درون ِ آن صورت ِ...

ادامه مطلب

قبلی 1 … 17 18 19 20 21 … 40 بعدی
Copyright © 2025. Created by Meks. Powered by WordPress.
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس
  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus