فرهاد سپیدفکر

  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس

دسته بندی -شعر و ادب

  • شعرهای من

همه بفهمند عاشق ای

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

به دیگران درود می‌فرستی با صدای ِ بلند آغوش‌ات را برای‌شان می‌گشایی حتّا برای ِ آنان که بسته-آغوش اند و تلخ-چشم دیگران...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

دختر ِ شمال! درخت ِ جنوب!

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

دختر یا درخت؟ کدامین بخوانم ات که سزاوار ِ آن دو انبه‌ی ِ روییده بر سینه‌ات باشد؟ زن یا زنده‌گی؟ کدامین بخوانم ات که نمودار ِ...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

از امواج ِ ریش‌های‌ام می‌ترسم

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

رود از میان ِ سنگ‌ها می‌گذرد باد از میان ِ موهای‌ام که هنوز آب‌شار نی‌ستند من به سرنوشت ِ این رابطه می‌اندیشم و از امواج ِ...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

طلسم ِ شهرنشینی‌ام

فروردین ۱۶, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

جنگل‌ها دیگر مرا نمی‌خوانند آب‌شارها دیگر صدای ام نمی‌کنند نشسته‌ ام تا تو بیایی شاید که بشکند طلسم ِ شهرنشینی‌ام به خواب...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

فسیل ِ بمب‌ها و اسلحه‌ها

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

آجرها ساخته شدند ساخت‌مان‌ها ساخته شدند شهرها ساخته شدند مرزها از زمین و هوا و دریا کشیده شدند تا از میان ِ این همه...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

لاله و لادنی که خواهند رفت

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

طرح ِ ساده‌ای است سکوت ِ این دو لب لاله و لادنی که خواهند رفت با نعره‌ای بلند

ادامه مطلب

  • شعرهای من

حکایت ِ کوتاهی­ است مرگ

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

حکایت ِ کوتاهی­ است مرگ: یک آه می­‌کِشی و خودت را می­‌کُشی گَلَن­‌گِدَنی که در نای ِ سینه­‌ات شلّیک می­‌شود ولی داستان ِ...

ادامه مطلب

  • شعرهای من

از / به من

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

لحظه‌­ها می­‌گیرند و خاطره­‌ها پس می‌­دهند تو را از / به من، این حروف اضافه ­اند؟ یا من؟

ادامه مطلب

  • شعرهای من

بخاری‌ها سرما خورده اند

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

بخاری‌ها سرما خورده اند درها را بگشایید پنجره‌ها را بگشایید تا خانه‌ها کمی گرم شوند

ادامه مطلب

  • شعرهای من

آخرین بازمانده از نسل ِ کفش‌دوزک‌ها

فروردین ۱۵, ۱۴۰۲
توسط فرهاد سپیدفکر
دیدگاه‌تان را بنویسید

کفش‌دوزک ِ قرمز ِ کوچکی که در سینه داشتم دیگر بزرگ شده به دنبال ِ گلی می‌گردد چه‌گونه به او بگویم که گل‌ها رفته اند از این...

ادامه مطلب

قبلی 1 … 14 15 16 17 18 … 33 بعدی
Copyright © 2025. Created by Meks. Powered by WordPress.
  • رابطه
  • تغذیه
  • کسب و کار
  • سبک زندگی
  • سفر
  • شعر و ادب
  • درباره‌ی من/تماس
  • Facebook
  • Twitter
  • Google Plus